۱۳۹۱ تیر ۱۴, چهارشنبه

جنبش کوپراتیفی در افغانستان

ازکریم پوپل نویسنده سایدویکی پیدیا
 جنبش کوپراتیفی در افغانستان
تعریف :کوپراتیف عبارت ازانجمن اجتماعی تعدادی  است که بر بنیاد تقویه اقتصادی بنا شده باشد. این انجمن روی  علایق مشترک،اهداف مشترک مساعی مشترک  سهمگیری مشترک وضرورت  مشترک استوار باشد .هدف غائیه مشترکین کوپراتیف رسیدن به یک وضع اقتصادی بهتر که  متکی براساسات  اداره دموکراسی وسهم گیری مساویانه درتأمین سرمایه مورد نیازومتقبل شدن نفع وضرر مشترک باشد ویا     "کوپراتیف انجمنی است که افرادآن به روی علائق واهداف معین متکی بر اساسات اداره مشترک به منظورنایل شدن به یک وضع بهتراقتصادی واجتماعی تشکیل میشود"کوپراتیفها واتحادیه های آن سازمانهای اجتماعی واقتصادی دهقانان،کسبه کاران وسایرزحمتکشان میباشد که داوطلبانه جهت تحقق اهداف خویش متحدشده اند".


تاریخچه
برای نخستین بار  در سال ۱۳۳۳ کوپراتیفهای کشاورزی در افغانستان  ایجاد گردید. در ابتدا  به تعداد ۱۱۳کوپراتیف زراعتی توسط مولدین پوست قره قل وکرم پیله تشکیل گردید .روند توسعه  کوپراتیفها  با تاسیس نظام جمهوری درافغانستان  ارتقا یافت. درر سال 1352 در قانون کوپراتیفها تعدیلات بوجود آمد. که بنفع کشاورزان تمام شد. متعاقباً در سال ۱۳۶۰  قانون جدید کوپراتیف ها در کشور نافذ و  امتیازات بیش تری برای کوپراتیف ها در نظر گرفته شد. در دوره سلطنت محمد ظاهرشاه موضوع تشکیل وانکشاف کوپراتیفها دردهات در پلان سوم انکشافی دولت گنجانیده شد. و هم برای تطبیق  تاسیس وپیشبرد کار کوپراتیفها دولت  مساعدت  مؤسسه کاروکارگرجهانی (ILO) را جلب نمود." این مؤسسه با موجودیت سه کارشناس فعالیت خویش راآغازنمود وموفق به تشکیل ۵انجمن کوپراتیفی گردید. درسال ۱۳۴۲  کوپراتیفها استهلاکی تحت سرپرستی ورهنمایی ریاست انکشاف دهات درولایات لوگر فعالیت خویشرا آغاز نمود .( درپایان سال ۱۳۴۸ریاست انکشاف دهات منحل وامورسرپرستی ریاست انکشاف کوپراتیفهای مذکوربه دوش وزارت زراعت سپرده شد که متأسفانه به این کارتیم کاروکارگر(ILO) همکاری خودراقطع ودرپهلوی آن موسسۀ دیگربه نام پروژه کریدیت وکوپراتیفهای زراعتی برای افغانستان (PACCA) به کمک مالی کشورسویدن ازطریق (FAO) یامؤسسه خوراکه وزراعتی جهانی به منظورایجاد وگسترش نهضت های کوپراتیفی درافغانستان دست به کارشدند). در سال ۱۳۴۹ ریاست بنام ریاست کوپراتیفهای زراعتی در چوکات وزارت زراعت تاسیس گردید. فعالیت این ریاست در چوکات سازمان غذائی وزراعت جهانی  به امداد مالی حکومت سویدن (SIDA) بپیش برده میشد. "  این اداره  کوپراتیفها را در تهیه قرضه زراعتی ، مواد زراعتی،فروش وعرضه محصولات زراعتی وغیره مسائل کوپراتیفی،همکاری می نمود.  پروژه متذکره دارای دومرکزانکشافی بود که یکی آن درکوهدامن ودیگرآن دربغلان فعالیت مینمود ودارای یک مرکزتربیوی نیزبودکه دربادام باغ موقعیت داشت،که دراین کوپراتیفها تقریباً ۱۸۳هزارتن عضویت داشتند وتولیدات کوپراتیفهای زراعتی رامیوه جات، سبزیجات،پنبه،لبلبوتشکیل میداد.کوپراتیفهای زراعتی مذکوردرحدود۶۰۰۰تن ازمحصولات مازاد خودرادربازارهای داخلی،۱۳۰۰تن انار،۲۰۰۰تن کشمش،۷۹تن کنجد،۳۲۵تن پسته رادرمارکیتهای خارجی به قیمت مناسب به فروش رسانیدند که دربلندبردن سطح زندگی وحیات اقتصادی اعضای کوپراتیف تأثیرمفید اقتصادی به جا گذاشت. بعداًباگذشت زمان درسال ۱۳۵۲به تاریخ ۲قوس قانون کوپراتیفهانافذ و الی سال ۱۳۵۷در۱۲ولایت کشوربه فعالیت آغازنمود.در ایام که قانون کوپراتیفهانافذ شد چنین تجویزبه عمل آمدتادرسال یک ولایت تحت ساحه فعالیت های کوپراتیفی درآورده شود. تابرج حمل ۱۳۵۷،تعداد۱۳۵انجمن کوپراتیفی در۱۱ولایات کشور تأسیس گردیده بودکه ازآن جمله ۱۲۴کوپراتیف ابتدایی زراعتی،۶کوپراتیف صنعتی ۴کوپراتیف استهلاکی و۱کوپراتیف زنبورداری عملاً فعال  بود.ازسال ۱۳۵۷به بعدپروگرام عاجل تأسیس کوپراتیفهای زراعتی عملی گردید چنانچه دراخیرسال ۱۳۵۸به تعداد ۱۲۱۰باب کوپراتیفهای زراعتی تأسیس شده بودند".درتأسیس کوپراتیفهای مذکور مسایل زیادی از ابعاد مختلف مدنظر گرفته نشد بدینوسیله  نتوانست رشد نماید.   وهم کیفیت ومثمریت کوپراتیفهای تأسیس شده راخیلی پایین آورده وبالاخره بالاثر  عوامل متعدد اقتصادی  سیاسی امنیتی دولتی بانکی پرسونل  فعالیت کوپراتیفها در کشور روبه  نزول قرار گرفت . اگر چه الی سال ۱۳۷۳ ریاست کوپراتیفهای زراعتی در بادام باغ فعال بود ولی پس از سال ۱۳۶۰ بنا بر عوامل سیاسی وجنگ  نتوانست کوپراتیفها توسعه یابد.


اهداف دولتهای افغانستان بمنظور ایجاد کوپراتیفها
دولتهای سابق افغانستان  کوشش داشت تا مردم را غزض  انکشاف جامعه  رشد تولید  به شکل از اشکال منسجم وآماده خدمت  همکاری با دولت سازند. بدین ترتیب کارکنان دولت، پیشه وران صنعت کاران و دهاقین را در اتحادیه‌ها کوپراتیفها سازمانهاوانجمن هامتحد نموده بود. تا مردم در تطبیق پلانهای خیر اندیشانه دولت بی تفاوت باقی نمانده خود سهم گیرند.  سهمگیری مردم در تطبیق پلانهای دولت  خیلی با ارزش بوده برای دولت ارزان ، باکفیت، سهل تمام میشود. ثانیاً دولت  با سهمگیری مردم دارای یک احصائیه قوی میشود. در کشور های پیشرفته ۳ فیصد غلطی در احصائیه را صد فیصد میدانند.در افغانستان احصایه گیری از روی نمونه است .که میتواند ۵۰ فیصد غلطی را در خود داشته باشد. دولت بدون احصایه یک دولت کور است که نمی داند چه کند. علت عدم سهمگیری   ذهنیت خراب مردم ،  تلقین غلط ، فقدان دانش باعث شده    که  مردم در احصایه وفعالیتهای دولتی  سهم نمی گیرند در حالیکه هرفعالیت خیر اندیشانه دولت بنفع مردم است.  کوپراتیفها و اتحادیه ها در حقیقت تضمین کننده وراحت ساختن زندگی بشری است .  دولت وقت چندین کارمند فنی زراعت را توظیف نموده بود تا از طریق کوپراتیفها برنامه‌های دولت را به دهقانان واز دهقانان را به دولت برساند. هکذا در چوکات دولت بانک انکشاف زراعتی، ریاست تخم‌های اصلاح شده، ریاست کود کیماوی، ریاست مالداری، ریاست تبلیغ و ترویج زراعتی، مدیریتهای خاکشناسی لابراتوارها، امراض وآفات زراعتی، فابریکه کودکیماوی، ریاست میکانیزه وماشینری، مدیریتهای احصائیه، کلینیکهای حیوانی ومدیریتهای واکسین سازی را تاسیس  نمود تا کار کوپراتیفها به هیچ مشکل برنخورد. در هر قریه کوپراتیفها یک نام خاص خودرا داشت. دولت وقت غرض تقویه بنیه مالی کوپراتیفها قرضه‌های طویل المدت رااز طریق بانک انکشاف زراعتی غرض خرید تخم‌های اصلاح شده، ماشینهای کشاورزی و تجهیزات کشاورزی را برای عرضه خدمات بانکی باز گذاشت. غرض فروش وعرضه محصولات دهقانی بازارهای خارجی و داخلی جستجو گردید. دولت در جنب گوپراتیفهای زراعتی کوپراتیف مامورین را ایجاد نمود وهمه ساله محصولات زراعتی را از کوپراتیفها خریده پس از پروسس در فابریکه‌ها بالای کارمندان دولت از طریق توزیع کوپون به نرخ ارزان بفروش می رسانید. بدین طریق زنجیر اقتصادی کشور خیلی محکم بسته شده بود. درسالهای ۱۳۵۰ افغانستان سالانه حدود ۳۳ میلون دالر صرف از درک فروش گوسفند بالای کشور ایران بدست می‌آورد.  پس از سال ۱۳۴۵  ساحه کشت تمام نباتات  در افغانستان تثبیت گردید. نسلهای اصلاح شده مروج گردید. تولیدات گندم بیشتراز نفوس گردید. بلاخره افغانستان از لحاظ زراعتی یک کشور خود کفا گردید. نظام کوپراتیفی پس از سال ۱۳۶۷بوخامت گرائید. در سال ۱۳۶۰ محصولات زراعتی در حالت نزول قرار گرفت دولت غرض پر نمودن خلا ،کوپراتیفهای دهقانی را ایجاد نمود. و همه اتحادیه های  خودرا دریک کوپراتیف منسجم نمود.و در شهرها ومحلات مفازه های فروش محصولات زراعتی را ایجاد نمود. تا در فروش محصولات سرعت بخرچ داده شود.. از اینکه تولیدات داخلی در حال ضعیف شدن بود کشورهای خارجی همکاری خودرا باکوپراتیفها اعلان نمودند وبه ملیونها تن مال به افغانستان سرازیر شد. هکذا دولت وقت  غرض حفظ کوپراتیف مامورین  در جنب تولیداد داخلی یک تعداد مواد خوراکه را از خارج کشور خریداری نموده به کارمندان خود به عوض افزایش معاش   طور رایگان توزیع ‌مینمود. تا آنکه در سال ۱۳۹۳مالها وگدامهای کوپراتیفها ومغازه های تعاونی مورد چور و چپاول تفنگداران بی مسولیت  قرار گرفته از بین رفت. پس از سال ۲۰۰۲ دولت افغانستان  تلاش دارد تا کوپراتیفها را دوباره احیا وتوسعه دهد. ولی بنسبت ضعف مسولین و عدم بودیجه وسازماندهی منظم ، کار کوپراتیفها الی سال 1388 خیلها بکندی پیش میرفت. پس از سال مذکور وزارت زراعت تلاش نموده است تا کوپراتیفها را توسعه  و انکشاف دهد تا جلوگیری ازورود  محصولات زراعتی بی کیفیت را نمایند. گویند انگور از چین ویکنوع ناک وتربوز از ترکیه  وارد می گردد. در حالیکه افغانستان گدام میوه جات است . 
اتحادیه کوپراتیف های دهقانی
در حقیقت کوپراتیفها اتحادیه های  کشاورزی هستند که کشاورزان برای همکاری بیشتر با همدیگر و تسلط بر بازار محصولات کشاورزی شان تاسیس می‌نمایند.  با  ازدیاد نفوس کم شدن زمین زراعتی  پیشرفت و تکنالوجی و  رقابت ،دهقانان مجبور میشوند بالای زمین خود غرض بدست آوردن محصول پرکیفیت مصارف و  کار زیاد نمایند. باتقبل چنین مصارف در جستجو مارکیتنگ  گدام ذخیره  سرد خانه  وسایل و لوازم کشاورزی  میشوند. در چنین حالت باید حاصل او بفروش رسد منفعت نماید ، حاصل اوبیمه شود. و هم سهولت غرض بدست آوردن قرضه برای او مساعد شود. درین صورت دهقان حتماً بدولت مراجعه می نماید. دولت باید بانک وقوانین داشته باشد تا محصولات وطن خود را حفظ نماید اولین  ‎‎کنگرهی اتحادیه کوپراتیف های دهقانان   افغانستان در ماه قوس سال ۱۳۵۹ درشهر  کابل برگزار شد، ومتعاقباً در سال۱۳۶۰ قانون کوپراتیف‏ها نافذ گردید. دولت وقت  به صفت ناظر سهولتهای را مساعد ساخت تا بتواند در رشد این اتحادیه ها مساعدت نماید. بدین منظور در هر گوشه وکنار مغازه های  مواد ارتزاقی واستهلاکی  ایجاد گردید.  هکذا غرض فروش  اجناس  کمکهای بلاعوض  کشورهای  خارج مفازه های تعاونی وتجارتی را  در چوکات ریاست تعاونی وتجارتی ایجاد و روابط بین این دو را باهم نزدیک ساخت.
وظایف اتحادیهی کوپراتیف‏های دهقانان افغانستان  جمع آوری تنظیم و فروش  محصولات  کوپراتیف‏های کشاورزی  و صنعتی بود.  کوپراتیفهای تولیدی عبارت بودند از  کوپراتیف‏های صنایع دستی، کوپراتیف‏های تهیه و تولید مواد ساختمانی، کوپراتیفهای صنایع کوچک ، کوپراتیف‏های تهیه و فروش محصولات کشاورزی و کوپراتیف‏های ساختمانی بود. کوپراتیفها دهقانی در مراحل اول هزار دهقان عضو داشت که این اعضا در ۲۴ اتحادیه‏ی ولایتی و شهری و۳۰ اتحادیه‏ی ولسوالی و علاقداری فعالیت داشتند.  این اتحادیه که در سال ۱۳۶۹، دو هزار و سی و هفت عضو و مبلغ ۶۵۶۰۷۳۶۳۰۰ افغانی سرمایه داشت عضو اتحادیه‏ی بین‏المللی کوپراتیف‏ها بود

کوپراتیفها پس از سال ۲۰۰۲
با بوجود آمدن نظام جدید در افغانستان  دولت کوشش نمود تا کوپراتیفها را  احیا و توسعه دهد. بالاثر این تلاش افزونی  بر کمیت و کیفیت محصولات وطنی  وارد گردیده است. در ماه جدی سال ۱۳۸۶، قانون کوپراتیف ها در ۶ فصل و ۳۱ ماده، در ولسی جرگه به تصویب رسیده . این قانون زمینه رشد وفعالیت دهقانان  مولدین وصنعتگران  را خیلها مساعد نموده است. هکذا در ماده ۱۳ و ۱۴ قانون اساسی نیز دولت همکاری خود را با بنیاد های اجتماعی اعلام داشته است. ولی با وجود چنین سهولت کهالتهای وجود داشت که نتوانسته است کوپراتیفها را طورلازم رشد دهد. که نا شی از عدم توجه مسولین  نبودن پلان  و عدم بودیجه بوده است. پس از سال 1388 وضع کوپراتیفها به خود حالت بهتر را گرفت.طبق گزرش وزارت زراعت  بیش از 1500 میلیون افغانی را از طریق کوپراتیفها به صورت قرضه و کمک برای  کشاورزان داده است.عبدالغنی غوریانی معین مسلکی این وزارت که در مراسم تجلیل از هشتاد و هشتمین سالروز جهانی کوپراتیف صحبت میکرد گفت: «در سال2011  به تعداد ۵۵۳ کوپراتیف ثبت شده است و تعداد کوپراتیفهای افغانستان فعلاً  به ۲۹۷۱ رسیده است . از شروع سال جاری  ۸۰۰ هزار دالر به کوپراتیفهای ولایت بامیان توزیع شده است و توزیع بیش از ۱۵ میلیون دالر کمکهای مختلف برای کشاورزان ولایت هلمند جریان دارد و تفاهمنامهی توزیع سه میلیون دالر قرضه نیز برای کشاورزان این ولایت به امضا رسیده است.‎‎ قرار است ۳٫۶ میلیون دالر کمکهای وزارت زراعت، مالداری و آبیاری برای کشاورزان ولایت کندهار نیز توزیع شود.هکذا دهها عراده تراکتور به کوپراتیفها در ولایات مختلف توزیع شده است که عمدهترین آن، توزیع ۴۶ عراده تراکتور در ولایت بامیان و توزیع تراکتور در بغلان، لوگر وننگرهار میباشد. درسال 1389دولت فرانسه بمنظور  ارتقای ظرفیت در فعالیت های زراعتی افغانستان و به ویژه تقویت بخش کوپراتیف ها کمک خود را به ارزش 6 ملیون و پنجصد هزار یورو به وزارت زراعت، آبیاری و مالداری کشور اعلان نموده . وزارت زراعت افغانستان گفته است  با بودن چنین پول  نخست ضروریات ظرفیتی 40 کوپراتیف تعیین شده، و سپس با این کوپراتیف ها در تهیه طرح کسب و کار، آموزش به اعضای آن و ایجاد صندوق قرضه کار صورت خواهد گرفت.

روز بین المللی کوپراتیفها
تاریخ 3 جولای یا 12 سرطان  روز جهانی کوپراتیفها در جهان میباشد که همه ساله از طرف دولتها و کوپراتیفها جهان تجلیل می گردد.سال 2012 هشتادوهشتمین روز جهانی گوپراتیفها در جهان تجلیل میگردید.
قوانین کوپاتیفهای افغانستان
قانون کوپراتیفهای افغانستان 4بار تعدیل گردیده است. برای  آخرین بار این قانون در 13 جوزا سال 1387 در 6 فصل و 31 ماده از طرف پارالمان افغانستان بصویب رسید. میتوانید مطالعه کنید http://mail.gov.af/Content/files/%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86%20%DA%A9%D9%88%D9%BE%D8%B1%D8%A7%D8%AA%DB%8C%D9%81%20%D9%87%D8%A7.pdf) صفحه 35 قانون کوپراتیفها PDF
منابع
* بیشتراز 2900 کوپراتیف زراعتی در کشور ثبت گردیده است. غوریانی معین وزارت زراعت افغانستان در وبگاه ثبوت http://www.suboot.org.af/index.php?option=com_content&view=article&id=3865:-2900-&catid=40:2010-10-31-15-44-40&Itemid=71
*سازمانهای زراعتی وجنبش کوپراتیفی در افغانستان  در وبگاه مییل     http://www.krijnen.ch/2ND%20DRAFT%20EXSUM%20AFGHANISTAN.pdf
* نخستین گنگره کوپراتیفهای دهقانی افغانستان نوشته خدای نوریار در وبگاه پایگاه اطلاع رسانی  جهان اسلام     http://www.asnoor.ir/Public/Parties/ViewParties.aspx?Code=102203
* کوپراتیفها(شرکت های تعاونی) درافغانستان  نوشته شده توسط نصرالله"امانی" در چهارشنبه یازدهم اسفند 1389
*قا نون کوپراتیفهای افغانستان   در وبگاه وزارت زراعت ومالداری       
*سیمینار ارتقای ظرفیت مدیریتی کوپراتیف های زراعتی     وزارت زراعت آبیاری و مالداری  نوشته محمود قرار کابل 31 اکتبر 2009





 

امکانات راه بحری افغانستان از ایران


کریم پوپل

طرح یازدهم کریم پوپل
ایران کشوری است که  از لحاظ سیاسی مذهبی و جیوگرافی با افغانستان منازعه  سیاسی  ندارد. وهم  یک کشوریست  همزبان دارای تاریخ طولانی مشترک با افغانستان میباشد. افغانستان کشوریست محاط به خشکه ودارای راه های طولانی وصعب العبور میباشد. سیاست مداران افغانستان همواره در جستجو راه بحری از راه بلوچستان پاکستان بودند . در طول سالهای متمادی نخواستن ار دولت ایران راه بحری تقاضا نمایند. در حالیکه بندر چهاربهار بشکل خط مسقیم حدود 400کیلومتر و بشکل غیر مستقیم حدود 630 کیلومتر از زرنج الی بندر مذکور فاصله دارد.  دریافت راه بحری برای افغانستان از دو جهت با کشور ایران امکان پذیر است.
1. بشکل پروتوکول وقراد داد .
لازم است دولت ایران با افغانستان  در حضور یک تعداد تضمین کنندگان قرار دادرا امضا نمایند . تمامی کشورهای زیربط یکجا و مشترکاً  در اعمار  شاهراه  بزرگ( اوتوبان ) بین کشور  چین الی چها بهار بپردازند. این شاهراهمیشود بدون ترانزیت و  محصولات گمرکی اعمارگردد . ایرا ن با این خدمت خود تجارت کشور های آسیائی مرکزی ،  چین و هندوستان را با کشور های خلیچ رونق خواهد داد. امکانات این شاهراه بدو شکل قابل تطبیق خواهد بود .
الف :چین  تاجکستان  شیرخان بندر بادغیس ترکمنستان تورغندی هرات  زاهدان چا بهار . این راه طویل است ولی کم مصرف و با امن
ب:چین تاجکستان شیرخان بندر سرک شبرغان-شهر سرپل –سنچارک- بلخاب - ولسوالی دلارام - زرنج و از آن طریق به بندرچابهارسرحدایران وصل می شود.این  راه نزدیک پر مصرف و بی امن خواهد بود. طول این سرک از شبرغان الی چابهار حدود ۱۱۵۰ کیلومتر را در بر می‏گیرد و  زرنج را با بندر چابهار وصل می‏کند.
این قرار داد صرف نظر از وضع سیاسی اقتصادی اجتماعی و مذهبی باشد. که صد فیصد به نفع کالاهای ایرانی تمام میشود.
2. خاک بده خاک بگیر
خاک بده خاک بگیر بین شاهان و دولتها از قدیم مروج بوده است . بعضاً در تبادله خاک علاوه بر خاک موارد اضافی دیگری نیز مجاز است. مثلا افغانستان منحیث کشور پیشنهاد کننده که ضرورت مبرم به راه بحری  دارد از کشور همسایه خود ایران  تقاضا تبادل خاک را می نماید لازم است شرایط ایران را در نظر گیرد .طور مثال گوشه از هرات را برای دولت ایران داده واز دولت ایران به همان اندازه خاک بخواهیم که بتواند مارا به بحر راه دهد.ایران  میتواند علاوه بر خاک از گوشه یکی از معادن بزرگ ما استفاده نماید و یا امثال آن. راه یافتن راه بحری نه تنها بر افغانستان کمک می نماید بلکه کشور ایران به صفت  محور مرکزی رول  این تجارت وتاسیسات اقتصادی را بازی خواهد نمود. ایران میتواند بندر مشترک بین  کشورهای آسیائی میانه، چین ،هند  افغانستان و کشورهای حوزه خلیچ را در چها بهار باز نماید.
منفعت افغانستان
الف :افغانستان یک کشور محاط به خشکه بوده بدون راه بحری نمیتواند با جهان تبادله تجارتی نماید
ب :مصارف کم گردیده وکشوربسرعت انکشاف خواهد نمود.
منفعت ایران
1.   ایران یک کشور یست دارای اقتصاد قوی  ودارای کالاهای تولیدی   میباشد .بودن یک مارکیت بزرک از 12 کشور در چابهار  برای ایران منفعت سر شاری بدست خواهد آمد.
2.     ایران منحیث مرکز محور این بنیاد اقتصادی خواهد بود.
3.     افغانستان و مردم آن ممنون وگرویده این کشور خواهد بود.
4.     روابط نه تنها ایران افغانستان بلکه 12 کشور خیلی مستحکم خواهد شد.
5.  با پیمان اقتصادی مجبور هستند پیمان نظامی را نیز به امضا رسانند. درین صورت به یک قدرت تبدیل خواهند شد
                          این نقشه طبیعی امروزی افغانستان وایران  است
در نفشه فوق شما می بینید که گوشه از هرات با خط سیاه تقسیم گردیده است. البته صرف پیشنهاد است
در نقشه فوق شما نقشه ایران وافغانستان پیشنهاد شده را می بینید که چه شکل را بخود گرفته است که میتواند توسط دولتین خورد وبزرگ شوند.



درنقشه  فوق احتمالی شما تصویر از افغانستان را آینده را خواهی دید. گوشه خاک پاکستان نیز به آن ملحق شده است این که این خاک چگونه از پاکستان بدست آید رول انگلیس و امریکا و سازمان ملل ضروری است.




از خط سرخ بطرف راست  راه بحری افغانستان کردد.با داشتن چنین قسمت افغانستان صاحب راه بحری میشود
سیاستهای در اطراف قضیه این راه

امریکائیها غرض در کنترول آوردن کشور های حوزه نفت و گاز آسیای میانه  تلاش دارند تا راه بحری را یابند که  100فیصد در کنترول آنها باشد بدین منظور میخواهند تا بلوچستان را از پاکستان جدا ودر کنترول آورند.   تجزیه  بلوچستان پاکستان حتماً صورت خواهد گرفت اگر چنین حادثه در شرایط یک افغانستان ضعیف واقع گردد.افغانستان نخواهد توانست چندان  بهره کافی بر دارد.همانا بنفع کشورهای غربی تمام خواهد شد. چندی قبل کشور پاکستان راه اکمالاتی امریکا را از راه پاکستان مسدود نمود مجلس سنا  امریکا در مورد خود مختاری بلوچستان اعلامیه پخش نمود .پاکستان با شنیدن چنین اعلامیه به لرزش درآمده مجبورگردید آنچه امریکا امر کند او اطاعت کند.در غیر آن امریکا چنین کار را خواهد نمود. از بلوچستان منحیث یک ابزار سیاسی استفاده خواهد نمود. طوری که دیده میشود قبلاً حدود اربعه 3بر 4 حصه  جهان را انگلیس تعین نموده است.  امکان آن میرود که امریکا ئیها برای جهان حدود اربعه جدید را طرح نموده باشند.صد سال قبل با بمیان آمدن دولت سوسیالتی در جهان استعمارگران  دونصف گردیده مخالف همدیگر شدند. در چنین شرایط کشور های ضعیف وبیچاره توانستن دمی زنند و آزادی نسبی را حاصل نمایند واین یک رحمت خداوند برای مسلمانان بود. مسلمانان در جنگهای افغانستان با دستهای خود این دشمنی را به  انها به دوستی تبدیل نمودند. اینک  خود سزای این جزا را می بینند. صد سال قبل انگلیس جهان کشا منازعه بزرگ با مناطق سرحدی افغانستان داشت  جهان را فتح نمود ولی نتوانست مردم سرحدی را آرام و مطیع سازد. آنها با مصارف زیاد توانست مناطق قبایلی را که دارای اراضی ناهموار اند بنام قبایل آزاد اعلام دارد وخودرا از شر این مردم نجات داد. امریکایها نیز به عین معضله انگلیس مبتلا گشت در چنین حالت که جنگ وآتش به اوج خود رسیده است. افغانستان را ترک میگویند  . لازم است قبل از ترک  مانند انگیس وسیله دیگری را جستجو نماید تا در منطقه بتواند هدف خودرا حاصل نماید.  درین صورت باید پالیسی سیاسی خورا در برابر ایران و پاکستان و طالب تغیر دهد. در غیرآن  موجی از مسلمانان افغانستان وپاکستان بخود بالیده جنگ از سرحدات افغانستان به بیرون کشانیده خواهد شد. درین جنگ  نه تنها امریکا بلکه جهان در تحت تحدید تروریزم و انتحاری قرار خواهد گرفت. این تغیرات شاید به نفع افغانستان نباشد. شاید به عوض نام قبایل آزاد ، آزادی کامل بهّ آنها دهد. امریکائیها پاکستان قوی نمیخواهد به یک پاکستان محتاج ضرورت دارد. در طی چندین سال  دولت امریکا بنا بر اصول که داشت با افغانستان همکاری نمود. جهانیان دولت موجوده افغانستان را دست نشانده امریکا میدانند.با ترک  امریکائیها  طالب که خانه زن وفرزند خودرا تلف داده است آیا با چنین دولت رحم خواهد کرد. با خروج احتمالی قوای ناتو، دولت افغانستان دوستی با ایران، کشورهای آسیا میانه و روسیه را منحیث یک ضرورت اول در کنارخود باید داشته باشد. زمانیکه امریکا تعزیرات اقتصادی را دور اداخته دست دوستی را با ایران دراز نماید دیگر ایران جز مشترک پروسه مبارزه با تروریزم و مواد مخدروغیره  خواهد شد. ایران با سرمایه که دارد میتواند پس از خروج امریکا در خط مقدم مبارزه با تروریزم قرار گیرد. در غیر آن این خطر ایران را حتماً تحدید می کند .با این وحدت  مشکل افغنستان با ایران ختم میشود. پس امکان آن میرود که ایران شرایط درخواست راه بحری  افغانستان را قبول نماید.زیرا برای ایران معلوم است که افغانستان یک کشور کلیدی برای کشورهای آسیا میانه و چین است .در صورت پیدا نمودن راه بحری برای افغانستان  راه بحری برای آنها خواهد بود. بندر چا بهار منحیث بزرکترین بندر تجارتی کشورهای آسیای میانه و شرق میانه قرار خواهد گرفت .

باطرحهای افغانی آشنا شوید
1.انتقال وجمع آوری قوای مسلح افغانستان دریک یا چند ولایات شمال افغانستان ویا به ده نو ترکمنستان غرض ثبات آینده افغانستان در زمان دکتور نجیب اله .
2.متحد ساختن 9 کشور مولدین مواد خام و طرح پول مشترک برای این کشورها.(افغانستان ایران پاکستان هند ازبکستان ترکمنستان تاجکستان چین قرغزستان  )
3.دولت افغانستان غرض ثبات نگه داشتن کشور عضویت قوای مسلح سازمان امنیت دسته جمعی گردد.
4.افغانستان سازی از شمال کشور آغاز گردد. مردم آنعده قراه وقصبات که باعث بی امنی وطن میگردد به داغترین نقطه جنگ جبراً انتقال داده شوند. دولت در شمال فقد بالای زراعت وصنعت کار نمایند.  همه مردم  نزد پولیس راجستر شوند اشخاص بی تضمین حق زندگی را در شمال نخواهند داشت. درین صورت مردم یک گوشه صد فیصد با امن می یابند. فرصت بدست می آورند تا جنوب را آرام نمایند.
5. تجزیه بلوجستان پاکستان ویا دریافت راه بحری برای کشورهای مولد مواد خام و ساختن بندر فری شاپ دربلوچستان  برای 8 کشور مولد مواد خام . ساختن مراکز اقتصادی در بلوچستان.
6. درکنترول آوردن ایالت کشمیر توسط 25 میلون عیسوی هند و 2.5 میلون عیسوی پاکستان غرض جزا دادن دایمی پاکستانیها. درین صورت 34 فیصد جهان با پاکستان خواهند جنگید.
7.هم نظر  ساختن چین ، هند روسیه ایران در ثبات افغانستان ومنطقه . لازم است افغانستان غرض جلب وسرمایه گذاری این کشورها  معادن  خودرا در اختیار آنها  قرار دهند. درینصورت پای آنها در حفظ منافع شان ذیدخل گردیده در امن ساختن این کشور میکوشند.
8.در کنترول آوردن پشتونستان توسط ملا محمدعمر  و گلبدین حکمتیار. این در حالت قابل تطبق است که در افغانستان طالبان به کرسی نشسته باشند.
9. بمنظور پر نمودن خلاهای بین دو ولت و اردو! افغانستان  دارای شاه کم صلاحیت و صدراعظم باشد.شاه در شرایط عادی فاقد صلاحیت دولتی باشند. در حالت اضطراری شاه رول قومندان اعلی قوای مسلح را بازی میکند.
صدراعظم و پارالمان انتخابی باشد. در خلادو دولت شاه دولت را حفاظت می نماید.

10. در افغانستان دو هیولا نمی گذارد که کشور ما از ین حالت خودرا نجات دهد. مافیا جهادی درون دولت و طالبان. مافیا درون دولت هرچیز را بنفع خود میسازد یعنی پولیس وقوای مسلح  وحتا قانون را تا برای شان کارنمایند .این گروپ در دستگاه دولت فقد برای حفظ قدرت و جمع آوری پول آمده اند. واین گروپ تا است فلاکت ، رشوت  وپسمانی است. پس کردن این گروپ جدا از قدرت دولتی است زیرا آنها خود دولت اند. یکی از وسیله کوچک برای کنترول آنها در دولت مرکزی ساختن پولیس قوی از مخالفین آنها است. ساختن پولیس توسط باشندگان اصلی کابل است.  برچیدن آنها از دستگاه دولت چگونه صورت گیرد. (خیلی  محرم است)

                                                            شاد باشید
کریم پوپل