۱۳۹۰ فروردین ۶, شنبه

علت زوال دوکتور نجیب اله

علل زوال حکومت دوکتور نجیب اله     
 در سال 1947 انگلیسها بمنظور اینکه کمونیزم  نتوانند در هندوستان نفوذ نمایند و به همین وسیله روسها به بحر هندرسیده نتوانند دیوار را بنام پاکستان ساخت.این دیوار سخت مذهبی و نظامی باید تربیت شوند.پس از تشکیل پاکستان 50 فیصد از ملیت پشتون انطرف خط و 50 فیصد اینطرف خط دیورنداز هم جدا گردیدند.که بزرگترین معضله افغانستان با پاکستان در همین قضیه نهفته است.طبق قرار داد نیم از پاکستان بنام پشتونستان از اکتوبر 1893الی 1993  یعنی 100 سال در اختیار دولت بریتانوی قرار داشته وپس از معیاد معینه  تعلق به افغانستان بگیرد.قضایا در سال 1956 حاد گردیده و محمد داود خان درسال 1960 به باجور حمله کرد.امریکایها بمنظور قطع مداخله روسها  بتشکیل پیمان های نظامی  بنام سیتو و سنتو که مشتمل از کشورهای مسلمان چون پاکستان ایران و ترکیه  اقدام نمود .انگلیسها و امریکایها در سال 1959 دولت ایوب خان را در پاکستان تقویه نظامی نموده و افغانستان را به حیث خط مقدم  جنگ با روسها ، پاکستان ایران و ترکیه را خط دوم  جنگ تنظیم نمود . یعنی در برابر کمونیزم بزرگترین سلاح دین و دیانت مسلمانان را نکته هدف قرار دادند . زمانیکه حادثه هفتم ثور 1357 در افغانستان  رخ میدهد . پس از چند ماه بعد از حادثه در ایران خمینی داخل ایران میشود.با وجود قوای 20 هزار نفری  گارد محافظ امریکا ی شاه را حفاظت میکرد.یعنی خمینی آ ورده شده است . اولین کار خمینی قتل واعدام اعضای سایر احزاب ایران بود . ویک  دولت تند رورا در منطقه ایجاد نمود. تا مسلمانان سایر کشور ها در ایران و پاکستان  علیه روسها بجنکند.محترم بیدار صاحب در ساید زندگی از خاطرات جنرال اختر  که در دو اثر بنام  سرباز خاموش و تلک خرس از انتشاریافته جنین نگاشته است.جنرال باز نشسته  پاکستانی آقای نصيرالله بابرو زير داخله سابق پا کستان ( سپتامبر  1995) که در دوران حکومت ذولفقارعلی بوتو صدر اعظم پيشين پا کستان در اوايل دهه  1970 گو رنر صو به سر حد بود  طی مصاحبه ای باشماره 30 اپريل 1995  روز نامه  انگلسی زبان  فرانتير پوست چاپ پا کستان گفت : 
" ... تمام منطقه شاهد  سقوط ظاهر شاه و  شکست تدا وم سيستم تو سط  سر دار محمد داود بود. در  شوروی سابق نسل جد يدی از رهبران داشت جای  رهبران  کهنسال را ميگرفت. در چين رهبری بعد از مائو تسه دون  در حال جا بجا شدن بود.  در ايران جانشينی برای رضا شاه  وجود نداشت و در عدم موجود يت رضا شاه خلای  رهبری  بمشاهده مي رسيد. در ميان ين سايه روشن ها در او ضاع منطقه, بخصوص در مرحله پس از جنگ 1971 ميان هند و پا کستان , ما او ضاع منطقه را طوری مو رد بر رسی  قرار داديم که با انکشا فات بعدی حواد ث, پا کستان  ميتوانست نبض حوادث را در دست خود داشته  باشد. ثانيا, بوتو ( ذولفقار علیبوتو.  م) از ساحات قبايلی ( قبايل پشتون.م) ديدن نمود. در انجا اثری از حکومت  پا کستان بمشاهده نميرسيد. فهم ما اين بود که بمنظور بخشيد ن عمق بيشتربه اهميت استراتيژيک وطن ما بايد اين ساحات را به باقی قلمرو کشور مدغم مينموديم."
"... در آستانه تدوين اين سياست جديد ما در قبال افغا نستان بود که ابتدا انجنير حبيب الرحمن, يکی از فعالان پو هنتون کابل به پا کستان آمد. سپس انجنير گلبد ين حکمتيار و ديگران آ مدند. در آنوقت گرايشهای جناحی اثرات منفی از خود بجا نگذاشته بود. همه شان پروفيسور ربانی را  استاد خطاب ميکردند.حتی در آن وقت اين سوال نزد ما مطرح بود که در صورت پيروزی اين جنبش چه کسی در راس قرار ميگرفت و حوادث بعدی را مهار مينمود.
"... بدين  تر تيب ما هم  راه نظامی و هم راه سياسی را در پيش گرفتيم.پس از تر بيه نظا می د ر سال 1975 ( 1354) حمله بالای پنجشير را براه انداختيم.  در قبال اين اقدام ما دو هدف را دنبال مينموديم. اول, توانائی  افراد تر بيه شده را مورد آز مايش قرار داديم.  ثانيا, بدينترتيب به سر دار داود  فهمانديم که پا کستان توانمندی آنرا داشت که در کشورش نارامی خلق کند. بعدها در سال 1979 زمينه را مساعد ساختيم تا انها( مجاهدين. م) با امريکائی ها در تماس و رابطه شوند. ........ بعد ها  پريز دنت داود در خط ما قرار گرفت و با ما  باب مذاکره را باز کرد"
 در ایام سلطنت ظاهر شاه سردار محمد داود زحمات زیادی در اردو افغانستان کشید .در آن زمان دولت افغانستان که دو همسایه را خیلی قوی دید از امریکا تقاضا کمک اسلحه امریکائی را نمود .امریکایها به افغانستان جواب منفی دادند. مطابق پلان امریکایها خواستن تا افغانستان از روسها طلب کمک نموده  مجهز به سلاح روسی گردند. وهم زمینه را برای رشد کمونستها در افغانستان خیلی مساعد ساخت  .در سال 1978 کودتا 7 شور رخ دادو حزب  خلق افغانستان به پیروزی رسید. این بدبختی  سر اغاز جنگ داخلی و قدرت نمائی دو ابر قدرت در یک کشور کوهی و اراضی نا هموارگردید.. امریکایها و نگلیسها که در عقب  متوجه  اوضا و قضایای افغانستان بودند.کوشش نمودن تا اوضا ح حزب خلق را با دولت داود خان تیره نگه دارند.حزب خلق به صفت کلید تثبیت گردیده بود.
 
پاکستانیها  توانستن توسط گلبدین حکمتار ترور میر علی اکبر خیبر را سازمان دهند. این کار را زمانی کردند که روابط داود خان با حزب خلق تیره گردیده بود.آنها میدانستن با کشتن خیبر این حزب که احساساتی است عمل ضد داود خان انجام میدهند واین انگیزه باعث بروز حادثه میگردد.این واقیعت است که پلان دفاعی ح.د.خ.ا پس از تیره شدن روابط ان با داود خان قبلا دقیق ترتیب شده بود .زیرا حزب خلق قبلا بتمام افسران و سربازان وظیفه خاص داده بود.چنانچه جنرال یونس خان قومندان فرق جلال آباد و(....) قومندان فرقه 8 که خواستن علیه کودتا چیان حرکت نمایند هردو توسط سرباز همان فرقه کشته شدند. پلان خیلی دقیق ساخته شده بود. در صورت بروز حادثه صرف یک فرمان کار بود.قومانده این فرمان بدست امین بود. بزرگترین سوال نا حل شده این است.زمانی که داود خان همه را توقیف میکند فرمان میدهد امین را هم توقیف کنند.ولی امین توقیف نمی شود.میگویند امین بهانه کرد گفت مادرم مریض است همین کار را فردا کنید. وامین فرمان را صادر نمود . ولی چرا داود خان توقیف امین  را تمدید نمود.درین قضیه راز شخص سومی نهفته است که از داود خان وقت خواسته بود درتوقیف امین .
در جنگهای داخلی افغانستان4 چیز مهم از دست میرود .
 1.امنیت ملی
2.وحدت ملی
3.نظام  و سیستم دولتی و اقتصادی  
4.خانه سوزی وجنگ چند ملیتی
 با ازبین رفتن 4 گنجینه شرایط مداخله در کشور باز میشود.در 8 ثور سال 1357 یک روز بعد از 7 ثور سال 1357 حزب اسلامی افغانستان به شهر های اریوپ و کامدیش حمله نمود. که  منطقه الی امروز در تصرف حزب اسلامی قرار دارد.به تعقیب ان 7 تنظیم  در پاکستان و 8 تنظیم در ایران تاسیس شد.جنگ به حد رسید که روسها و دولت افغانستان توان بر داشت آنرا نا ممکن پنداشتن. امریکایها از 125 مملکت پر ثروت کمک جمع نموده به مجاهدین کمک مینمود.در سال 1365 این کمکها الی 7 ملیارد دالر در سال رسیده بود که بودیجه ده ساله افغانستان غریب و بیچاره را همین حدود تعین میکرد. بلاک غرب که متوجه اوضاع  افغانستان بود.با موافقت روسیه  تمامی گروپها را طور موقتاً علیه حزب وطن متحدساختن . غربیها که حالت افغانستان را خیلی زار وضعیف دیدن. خواستن توسط حملات احمد شاه مسعود شاه راه سالنگ را مسدود نمایند.ولی دکتر نجیب اله قدرت باز نگهداشتن شاهراه سالنگ را داشت. درحوت سال 1367 مسعود تلفات سنگین را در سالنگ داد. سپس متوجه سید منصور نادری گردیدند. در قضایای سقوط دکتر نجیب اله در ایران شخص بنام بروجردی که همکاری شدید با سید منصور نادری داشت از طرف غربی ها شناخت گردید. با کمک بروجردی سید منصور راه سالنگ را مسدود کرد.سید منصور دارای دو فرقه نظامی(فرقه 70 و فرقه هشتاد جهادی) بود.فرقه 70 ان توسط دکتور نجیب اله مجهز با تانک و هلیکوپترگردیده بود. با مسدود شدن  راه سالنگ حکومت دکتر نجیب اله ختم شد. دولت و مردم احساس میکردند که ادامه دولت داری حزب خلق ادامه جنگ بی پایان است.به همین دلیل در حزب  4 گروپ  ایجاد شد.گروپ  کارمل،متشکل از طرف داران کارمل ، گروه کاربا همدستی سید اکرام پیگیر  دوستم و محمود بریالی، گروپ دوم    مانند فرید مزدک ، دستگیر پنجشیری ویارمحمدوگروپ سوم  حزب وطن و گروپ کوچک از خلقی ها . گروپ بزرگ خلقی ها پس از کودتا تنی پاشان شدند.زمانیکه موتر دکتور نجیب اله در نزدیک هوتل آریانا توقف داده شد از اسلم وطنجار تقاضا کردند تا مدافع شود.در جواب وطنجار میگوید  دیگر کدام نیروی قوی که بتواند در برابر ائتلاف ایستادگی کند جز خونریزی ثمر دیگر ندارد و تسلیم راه بهتر است  زیرا  روسیه  چاپ پول وپیشتبانی پول افغانی را قطع نموده بود.تمثیل تمامی پلان را شخصی بنام بینی سوان( قبرسی) مینمود.بینی سوان دو پلان را پیش میبرد .
1.پلان ظاهری و افشا .در پلان ظاهری مساعد ساختن شرایط مذاکره مناسب و دیپلوماتیک بین گروپها و کشورهای ذیدخل در قضیه افغانستان.
2.پلان سقوط دکتور نجیب اله بغیر از راه دیپلوماتیک. بینی سوان  توانست گروپ قوی برعلیه دکتر نجیب اله تر تیب کند. درین گروپ آزاد بیک از کشور ترکیه ،مرزا اسلم بیک پاکستانی  ، جنرال دوستم ، کریم اوف رئس جمهور ازبکستان و رئیس جمهور ترکمنستان با موافقت با روسیه ترتیب نمود. آزاد بیک ترکی  طرح خیالی را به گروپ  پیشنهاد نموده بود. او میحواست از شمال افغانستان ،ترکمنستان ؛ازبکستان و تاجیکستان  دولتی را بنام نرکستان شمالی تاسیس نماید. تاجکستان خودرا مخالف طرح اعلان نمود.با این مخالفت جنگ چندین ساله داخلی را سپری نمود.در صلح تاجکستان برهان الدین ربانی ایران و کریم اوف امضا کردند. بدین معنی است که اینها مداخله داشتن.
  جنرال مومن قومندان لوای مجهز سرحدی  بندر حیرتان  نیز از متحدین آزاد بیک گردید.در موقع اشغال حیرتان از طرف جنرال مئومن آزاد بیک در بندر ترمز ازبکستان فرمان میداد.کریم اوف  وعده همکاری را با مومن داه بود.تا در صورت بروز حوادث ازبکستان مدافع مومن خواهد بود. دکتور نجیب اله قبلا میدانست روسیه در جستجو شخص یا گروپی است که بتواند سرحدات روسیه را امن نگه دارد. این طرح برای ازبکستان و ترکمنستان که در خط اول پیشآمد حادثه بودند خیلی مناسب بود.دیگر روسیه ، کریم اوف وغیره حزب خلق مبارزسرنوشت این ملت را فراموش کرده بودند.ازبکستان ترکمنستان ایران و پاکستان خیلی سخت مخالف متحد شدن مجاهدین با حکومت دکتر نجیب اله بودن .زیرا مجاهدین داری اهلیت نظامی و دولت دوکتور نجیب اله داری اهلیت اداری و سیاسی بود. در صورت متحد شدن این دو یک افغانستان قوی ساخته میشود.با قوی شدن از پاکستان ادعا پشتونستان از ترکمنستان وازبکستان ادعا ده نو و اب دریا امو واز ایران سیستان مشهد را خواهدکرد.
ادامه دارد
کریم پوپل

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

شما حق دارید پیشنهادو انتقاد نماید.